زنگ عربی یکی از شیرین ترین زنگ های ماست . معلم عربی ما از قدرت فرا زمینی بر خورداره و صدایی داره که شهره آغداشلو رو گذاشته تو جیبش . یه روز که شیطونی ما گل کرده بود وقتی می خواست درس بده ماژیک غیر وایت بورد بهش دادیم اونم با همون مازیک واسه ما رو تخته می نوشت . بچه ها می خندیدن . خلاصه تخته که کامل پر شد وقتی می خواست پاک کنه دید ......؟؟؟ نمی شه ، ما از خنده مرده بودیم ولی اونم کم نیورد و با تمام قدرت دستمالو روی تخته می کشید و در کمال تعجب پاک شد ، اینجا بود که ما فهمیدیم که معلم ما یک قدرت فوق بشری داره و معجزه هم واقعیت داره ، این قضیه مال اول ساله .

 

 

چند روز پیش که باهاش داشتیم دوباره شروع کردیم به شیطونی از اونجایی که ما اروم نمی گیریم  ....... ،همین که معلم اومد سر کلاس گفت بچه ها امتحان !!! ما هم گفتیم ااا امتحان چیه ؟ خلاصه بدون توجه به حرفای ما شروع کرد به سوال گفتن، ما هم کنار هم نشسته بودیمو می خندیدیم ، خیالمون راحت بود آخه برگه های سوالو جوابو داشتیم . خلاصه نشتیم تند تند سولا رو نوشتیم خوشحال بودیم که الان جوابا رو دقیق می نویسیم ، یهو ویدا خندید معلم هم شاکی شد و اونو از جاش بلند کرد و برد جلو ، درنا هم خندید که ویدا نمی تونه تقلب کنه ، ضایع شد اونم بلند کرد برد جلو ، ما چند نفر که مونده بودیم ،داشتیم تقلب می کردیم که یهو هر چی کاغذ بود ریخت زمین و دیگه نشد به تقلب ادامه بدیم . بعد از امتحان درنا و مینا (مامانمون ) مثه خروس جنگی افتادن به جونه هم . ویدا اومد جداشون کنه بیچاره اون وسط بی گناه کتک می خورد ما هم می خندیدیم . بچه های دیگه که بیرون از کلاس بودن خیلی شلوغ می کردن ، معلم شاکی شد گفت یکی دره کلاسو ببنده !همه نگاه کردیم و دیدیم که کلاس در نداره ما هم که خوراکمون خندیدن به سوتیه بقیه اس کلاسو ترکوندیم از خنده .....