دوستی ما از اینجا سر گرفت ...

مکانی است تاریک با چند تا چراغ قرمز و چند تا آگراندیسور ( دستگاه چاپ عکس ) سوخته که کعمولا زنگ های عکاسی ما ۷ تا تو کارگاهیم واسه چاپ عکس . این کارگاه یه چیزی مثل اتاق اعتراف کلیساست که خیلی از اعترافا اونجا انجام میشه . حرفایی می زنیم که تا حالا به هیچکی نزدیم ولی انقدر به هم اعتماد داریم که با هم می حرفیم . از جایی شروع شد که یکی از بچه ها اعتراف کرد که دیگه را افتادیمو اعترافمون گل کرد !